ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.
ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.

پانته آ

یکی از کتابایی رو که از نمایشگاه خریده بودم دیشب تموم شد. اون جور که فکر می کردم جالب نبود. اسمش پانته آ ست. فروشندش خیلی خلاصه وار برام تعریف کرد که این کتاب حکایت زن زیباییست که در لشکرکشیهای کورش به دست پارسیان اسیر می شه و معشوقه کورش می شه و چه و چه و چه  و در ضمن آخرین چاپش هم هست و به خاطر قلم تیز نویسنده و کنایه های اون دیگه ارشاد اجازه تجدید چاپش و نمی ده. خلاصه خریدمش. اما هر چی خوندم والله اگه همچین چیزی بود. البته اسیر می شه اما کورش از اون محافظت می کنه تا تحویل شوهرش بده. هیچ عشق و عاشقیی هم بینشون نبود و درضمن قلم نویسنده به هیچ عنوان کنایه ای نداشت و تیز نبود و فکر کنم دلیل اینکه ارشاد اجازه تجدید چاپش و نداده برای این بوده که یکسره نویسنده از زن و اندام زن تعریف کرده. آخه بابا تعریف یه بار دو بار اصلا جهنم ده بار اما نه دیگه هر صفحه هزار بار. شاید داستانی رو که می شد خیلی زیباتر از این نوشت با این رفتارهای نویسنده که قطعا خودش از نگارششون لذت می برده و قلم سردش خراب شده. من این طور نوشتن و حتی در کتاب کاترین کبیر که زنی فاسد الاخلاق بوده نخوندم و نمی دونم چرا کتابی راجع به پانته آ که زنی پاکدامن و اسطوره عشق بوده اینطور باید نوشته شه که بیشتر به درد رمانها سبک عاشقانه می خوره. ضمن اینکه بعضی اسامی و حتی ماجراها رو در ابتدای کتاب تغییر داده. البته نمی دونم شاید هم روایتها متفاوته. خلاصه که اگه دوست داشتید می تونید بخریدش و بخونید اما از نظر من این کتاب حرف چندانی برای گفتن نداشت و همون بهتر که دیگه تجدید چاپ نشه.در کل کتاب فقط از چند فصل آخرش خوشم اومد که در جشن پادشاه بابل اتفاق عجیبی می افته و مجبور می شن دانیال پیامبر و دعوت کنن تا گره از اون راز برداره. این ماجرا هم برام جدید بود و هم جالب. راستی تو نمایشگاه نویسنده این کتاب و هم دیدم و همون موقع اول کتابم و برام امضا کرد. یه کتاب دو جلدی دیگه هم از همین نویسنده گرفتم که امیدوارم اون مثل پانته آ نباشه. البته فعلا کتاب دیگه ای رو می خونم تا از قلم و نگارش این نویسنده فاصله بگیرم.

 

مهم

اگر شما هم ای میل یا اس ام اس ی با این مزمون دریافت کرده اید که

(سایت گوگل اسم خلیج فارس را به خلیج عربی تغییر داده است، اگر یک میلیون نفر اعتراض خود را به این آدرس ارسال کنند گوگل مجبور به تغییر این عنوان می شود)

http://new.petitiononline.com/sos02082/petition.html

لطفا بی تفاوت از این موضوع نگذرید

وبا کلیک بر روی لینک فوق اعتراض خود را ثبت کنید

با کلیک روی این آدرس صفحه ای باز می شود که از کاربر درخواست می شود در صورت تمایل و پس از خواندن متن اعتراض با وارد کردن نام و آدرس پست الکترونیک خود این نامه را امضا کند.

 

ترجمه متن نامه اعتراض به این شرح است:

به: انجمن کتابخانه های مخصوص آمریکا و بخش انجمن کتابخانه های مخصوص خلیج عربی

دکتر ربکا بی. وارگا و دکتر سیف عبدالله حمود الجبری

احترما:

ما، امضا کنندگان تقاضا داریم که انجمن کتابخانه های مخصوص ایالات متحده آمریکا عناوین "بخش خلیج عربی انجمن کتابخانه های مخصوص و .... را به نام "خلیج فارس" تغییر دهد.

 

در ادامه لازم به یادآوری مدارک تاریخی خلیج فارس است. آیا احتمال دارد که شما آگاه باشید در سازمان ملل چندین تصویب، این عنوان را برای این آب به رسمیت شناخته اند؟ خلیج فارس؟ از جمله تازه ترین گزارش گروه استاندارد اسامی جغرافیایی سازمان ملل، سند شماره 61، وین، 28 مارس 2006 که بر این نام به عنوان نام اصلی این خلیج تاکید کرده است؟ خلیج فارس؟

 

ما امیدواریم که اکنون و در این موقعیت و پس ارزیابی و خواندن درخواست ما، شما تصمیم درستی در این زمینه اتخاذ کنید. با سپاس از بررسی شما.

 

در حقیقت این نامه اعتراض به سایت گوگل نوشته نشده است، بلکه کاربران در اعتراض به اقدام انجمن کتابخانه های آمریکا در خصوص تغییر نام خلیج فارس به عنوان جعلی "خلیج عربی" این درخواست را تنظیم کرده اند.

 

دوستان بی تفاوت از این مطلب نگذرید

هم اکنون 343000 اعتراض به این آدرس ارسال گردیده و

تا 1000000 اعتراض رقم زیادی باقیست

لطفا همین امروز اقدام کنید ودر این حرکت ملی شرکت نمایید

ما به 1 ملیون امضاء نیاز داریم تا این تغییر نام انجام بشه

شما هم یکی از یک میلیون باشید

به امید سربلندی ایران و ایرانی

Send to all please

شب یلدا

فردا شب یلداست. حتما همه از تاریخچه این شب باخبرند اما شاید گفتن دوبارش خالی از لطف نباشه. بیشتر برای دل خودم می نویسم. دوست داشتید بخونید.

 

جشن شب یلدا جشنی ست که از 7000 سال پیش تا کنون در میان ایرانیان برگزار میشود. 7000 سال پیش نیاکان ما به دانش گاهشماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است. جشن شب یلدا، همانند جشنهایی همچون نوروز و مهرگان، پس از حمله اسکندر، تازیان، و مغولها پابرجا مانده است و در تک تک خانه های ایرانی با گردآمدن خانواده ها به دور هم برگزار میشود. ایرانیان همیشه آیین هایشان همراه با شادی بوده و احترام ویژه به نور و روشنایی، برعکس نژاد سامی و تازیان که مراسم آنها همیشه همراه با سوگواری است و معمولا در تاریکی برگزار میشود.( که البته الان دیگه ما هم مثل اونا شدیم) از این روست که ایرانیان درازترین شب را بیدار مینشینند تا بیرون آمدن خورشید را ببینند. چراکه بعد از این انقلاب زمستانی اتفاق افتاده، روزها بلند می شوند و شبها کوتاه. در این میان همه با روشن کردن آتش و چراغ به یاری خورشید آمده و تا صبح بیدار میمانند. بسیاری بر این باورند که ریشه‌ی پاس‌داشت شب چله میراث قوم کاسپیان‌ است . کاسپ‌ها از اولین اقوام آریایی هستند که وارد ایران شدند. آنها ابتدا در گیلان امروزی ساکن شدند و پس از چندی به نقاط دیگر ایران مهاجرت کردند . کاسپ‌ها قوم نیرومندی بودند و تمدن توانمندی را پایه‌گذاری کردند. دریای خزر همچنان در زبان انگلیسی کاسپین گفته می شود. این جشن در ماه پارسی «دی» ( تولد دوباره خورشید ) قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد. واژه ی روز ( DAY ) در زبان انگلیسی ( که همریشه با زبانهای کهن آریایی است ) نیز از نام این ماه برگرفته شده است. یلدا یک واژه سریانیست (سوریه)

 یکی دیگر از دلائل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزد مهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانیها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمیگردد، که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذرای شده.

 در"مهریشت" اوستا آمده است: مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی مینگرد تا دروغی نگوید"

بعد از هجرت گسترده ی مسحیان در زمان کشتار امپراطوری روم به ایران و منطقه های آسیای صغیرهنگام توسعه‌ آیین مهر در اروپا، مراسم شب چله به عنوان روز زایش مهر و نور و راستی با شکوه تمام برگزار می‌شد و پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و به ‌خصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود هم‌چنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت . تا سال ٣٥٠ میلادی تمام فرقه‌های مختلف مسیحیت متفق‌القول روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح می‌دانستند ولیکن نفوذ آیین مهر کلیسای روم را بر آن داشت تا روز تولد عیسی مسیح را مطابق با تولد مهر یا میترا قرار دهد تا از التقاط این دو مناسبت نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگ‌ترین جشن آیین مهر را در خود حل کنند. از این رو به دروغ آن را شب زادروز مسیح نامیدند. با این حال با دیدن مراسم کریسمس اروپایی ها میتوان به نشانه های ایرانی آن پی برد. ایرانیان در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره ای و زرین می آراستند و ستاره ای بر فرازش می گذاشتند. ( ستاره نشانه ایست که بازرگانان را راهنمایی می کند تا به میترا در غار برسند - درخت سرو را از این رو دوست داشتند که نماد آزادگی و مقاومت در برابر تاریکی بود که آثارش را در ادبیاتمان می توانیم به وفور بیابیم - درخت کاج از این رو در کشورهای اروپایی مرسوم شد که محیط طبیعی آنها برای رویش کاج بهتر بود ) . بابانوئل نیز با کلاهی شبیه کلاه موبدان آیین مهر ظاهر می‌شود.همچنین باور ایرانیان در زمان مهرپرستی این بود که، مهر از بانوی باکره ای به نام آناهیتا در درون غاری زاده شده که بعدها مسیحیان عیسی را جایگزین مهر و مریم را جایگزین آناهیتا کردند. با قدرتمند شدن کلیسای رم و پس از گذشت زمان، فرقه‌های دیگر مسیحیت به این سمت و سو گرویدند. لیکن هنوز کلیسای ارمنی و ارتدوکس شرقی روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح می‌دانند .

ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه‌ کوه‌های البرز به انتظار باززاییده ‌شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است . روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز ( روز خورشید ) و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود.

آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند , این میوه ها که اکثرا" کثیر الدانه هستند نوعی جادوی سرایتی محسوب می شوند که انسان ها با توسل به برکت خیزی و پر دانه بودن آنها خودشان را نیز مانند آنها برکت خیز می کنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می دهند و نیز اعتقاد دارند با خوردن هندوانه می توانی چله بزرگ (اول دی تا ده بهمن) و چله کوچک(یازده بهمن تا آخر اسفند) را به سلامتی سپری کنی و بیمار نشوی. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است همچنین حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

جشنهای قشنگی داریم اگر قدرشون و بدونیم و واقعا حفظشون کنیم و برای آیندگانمون به یادگار بذاریم