ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.
ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.

روزای خوب

صبحا کلی پیاده روی می کنیم. هوا خیلی خوب شده. یه بار از خونمون پیاده رفتیم تا شرکت. خیلی خوب بود اما پام زخم شد. یه روز استراحت دادیم تا پام خوب شه. بعد دیگه از سه راه طالقانی تا ویلا رو پیاده می ریم. اگرم صبح دیرمون شه موقع برگشتن این کارو می کنیم ولی صبا هوا خیلی بهتره.

اگه قراره با هم راحت صحبت کنیم باید حتی به رویاهای همدیگه هم احترام بذاریم. وگرنه دیگه هیچ وقت نمی تونیم بگیم تو سرمون چی داره می گذره. این و بهت نگفتم شاید بعدا بگم. حتما میدونی اما توجه نمی کنی. الکی الکی دل هم و می شکنیم. زود تموم می شه اما همونم نباید باشه. شاید هنوز به فرصت بیشتری نیاز داریم تا بیشتر و بهتر همدیگه رو بشناسیم. آدما موجودات عجیبین. اگه پاش بیفته از هر سنگی سخت ترن اما گاهی هم از هر شیشه ای شکننده تر. اونقدر حساس و ظریف که غیر قابل باوره.

نمایشگاه کتاب داره نزدیک می شه و منم دارم لحظه شماری می کنم. پارسال برای اولین بار بدون اینکه زیاد بگردم به اولین انتشاراتی که رسیدم همه کتابای مورد نظرم و داشت و منم خریدم. البته اینجوریم یه خورده بی مزسا آخه عادت دارم انقدر بگردم تا از پا بیفتم و خسته و کوفته برگردم. از اون مهمتر تولدمه که داره نزدیک می شه. امسال می ریم پارک ارم. دو ساله هی می ریم چیتگر و اونجا تولد می گیریم. خیلی خوش می گذره. سال اول همه چی الکی الکی شد. اونموقع نامزد بودیم. خواهر بزرگم و عمه کوچیکم که فاصله سنی زیادی هم با ما نداره داشتن قرار شمال و می ذاشتن که مجید گفت ما سر کار می ریم و چون تازه از عید گذشته نمی تونیم مرخصی بگیریم. بعدشم تولد بهار خانمه و از این حرفا. اونا گفتن خب باشه ما هم میاییم تولد و دیگه شوخی شوخی جدی شد و قرار شد بریم چیتگر. اونجا هم هی به ما می گفتن قناری و قمری و کبوتر و خلاصه هر چی جک و جونور بود به ما نسبت دادن و گفتن سال دیگتون و باید ببینیم. همونجا وعده سال دیگه رم گذاشتیم و دوباره رفتیم چیتگر و خلاصه دیگه یه رسم شده که واسه تولد من باید همگی با هم بریم پارک. چون چیتگر تکراری شده می ریم ارم. قرارشم تو همون دید و بازدیدای عید تعیین می کنیم. خوبه با یه بهانه الکی هم که شده آدم از این کارا بکنه و خوش بگذرونه. حیف از روزای خدا به این قشنگی که همش به مشغله های روزمره و تکراری بگذره.

این عکس مال چیتگر سال اوله. این فیلما رو می خوان سانسور کنن و مثلا یقه خانمه بازه و یه مستطیل سیاه هی دنبالش می دواِ و بدتر نظر آدم و جلب می کنه. نمی دونم چرا اون مستطیله اومده افتاده رو این عکسه. اگه فکر کردی نکردیا که کار منه.

 

                  

این رنو رو می بینید. سوژه به معنای واقعی بودن. سوییچ ماشین و جاگذاشته بودن تو خود ماشین و یک ساعت با دراش کلنجار می رفتن. آخر اومدن یه سیخ و پیچ گوشتی از ما گرفتن و بعد محمد شوهر خواهرمم رفت کمکشون و نیم ساعت بعد فهمیدن در عقب باز بوده. انقدر بهشون خندیدیم سریع سوار شدن و رفتن.

آخر هفته خوبی داشته باشید. راستی فردا مراسم آبگوشت خورون داریم هرکی می خواد بیاد خونمون.  

 

نظرات 10 + ارسال نظر
اقلیما پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 12:14 ب.ظ

سلام سلام
خوبی؟
تولدت از حالا مبارک!!
ایشالله 100 ساله شی!!! نه 120 ساله شی!!
پیاده روی خیلی خوبه!!خوش به حالت!!!
خوش به حالت
فعلا بای تا های

علیک سلام. چطوری خانم خانما؟
منم خوبم شکر.
خیلی ممنون.
اون وقت دیگه فسیلم.
از خیلی خوب هم یه چیزی اون ور تره.
خب تنبل تو هم برو پیاده روی چرا حسرتش و می خوری دلبندم. :)

شهرزاد پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 02:07 ب.ظ

سلام بهار خانومی گل:
خوبی؟؟؟
اول از همه تولدت رو بهت تبریک میگم دوست خوبم..ایشالا که همیشه شاد و شرزنده باشی و با نشاط و موفق ...
دوم اینکه این آشتونم نوش جان..به منم بده..:(((
صبح ها که هوا عالیه ادم کیف میکنه...
ولی نه دیگه یه جوری که پای ادم تاوال بزنه دیگه کیفش میره...
خانوادگی باحالین به خدا..
موفق باشی..
بهتم خوش بگذره...
دوست دارم هوارا..
بوووس بووووس

سلاااااااااااام شهرزادی چطوری؟
حالا که تا تولدم زیاد مونده ولی خیلی ممنون.
آره خدایی می بینی چه هواییه. کاش تو تابستونم همینطوری باشه.
الحمدلله من اعتدال و بلد نیستم یا از این ور بام میفتم یا از اون ور :(
بازم ممنون.
:*

نویسنده جمعه 30 فروردین 1387 ساعت 08:55 ب.ظ http://gahinameh.blogfa.ir

سلام جالبه چون تو کمتر از 5 دقیقه در ماشین منو باز کردن

نه بابا مال اینا ۵۰ دقیقه هم بیشتر شد. :)

[ بدون نام ] شنبه 31 فروردین 1387 ساعت 10:17 ق.ظ

این دوستاتون چقدر حولن حالا کو تا ۱۵ هوم
آخ
راستی سلام
صبح شنبه تون بخیر
در سلامت کامل به سر میبرین ه...
تولدتونم مبارک
۱۵ هوم میام ارم بادکنکاتونو میترکونم
ولی کادو تونو همین الان تقدیم میکنم چون تو ارم نمیشه بازش
کرد
http://karajcarpet.googlepages.com/tavalod26.SWF
ایشالا همون که اقلیما گفت

آره یه خورده زود تبریک گفتن. شما هم که همین کار و کردین!
راستی علیک سلام. ظهر شنبه تون بخیر.
ها در سلامتی کامل به سر می برم. سن نجورسن. کیفون یاخجیدی؟
دوباره می خواد اون روی بدجنسیت بلند شه و بادکنکای ما رو بترکونی.البته خود روز ۱۵ هوم که نمی تونیم بریم چون وسط هفتهس. روز تعطیل می ریم با خیال راحت.
از بابت کادوتونم ممنون. بازش کنم ببینم چیه:)

ققنوس شنبه 31 فروردین 1387 ساعت 11:44 ق.ظ

پیشاپیش خوش بگذره! جای ما را نیز خالی بفرمایید!

خیلی ممنون. حتما. جات گل می ذارم خوبه؟ ؛))

[ بدون نام ] شنبه 31 فروردین 1387 ساعت 04:40 ب.ظ

مسعود پسرمه دیگه

خب خودمم که گفتم. اما پسر از پدرش یاد می گیره ؛)))

[ بدون نام ] شنبه 31 فروردین 1387 ساعت 05:17 ب.ظ http://nimegomshodeh.blogsky.com

سلام عزیزم
من مدت هاست که به وبلاکت سر میزنم اما نظر نمی ذاشتم
اگه دوست داشته باشی پیشم بیای تا بیشتر با هم آشنا بشیم خوشحالم میکنی.
شاد باشی

سلام.
لطف می کنی.
بله حتما. خوشحالم می شم.
سلامت باشی و دلشاد.

مهر یکشنبه 1 اردیبهشت 1387 ساعت 03:51 ق.ظ http://Doayam.Blogsky.com

سلام دوستم! آبگوشت نوش جانتان! دلشاد باشید در دعایم هستید شما هم مرا دعا کنید!

سلام. خوبی؟
مهمون اومد خونمون یه چیز دیگخ درست کردم. :)
خیلی ممنون. لطف می کنید.
انشالله همیشه شاد و سلامت و موفق باشید.

نرجس یکشنبه 1 اردیبهشت 1387 ساعت 10:16 ق.ظ

من هم سابقه اش را دارک که یک بار تو پارک تولد بگیرن برام.....

خیلی کیف داره نه؟ :)

ققنوس یکشنبه 1 اردیبهشت 1387 ساعت 01:07 ب.ظ

راستی!
از همه چیز بیشتر پفک توی عکستون دیده میشه!

اینم از خوش شانسی ماست دیگه. این همه خرج کن آخرش فقط سه تا پفک به چشم بیاد :(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد