ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.
ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.

روز جهانی کودک بر کودکان بلاگ اسکای مبارک

عجالتا عکس دو تا عروسک و به مناسبت روز جهانی کودک براتون می ذارم تا ببینید و کیفش و ببرید.

 

      

 

     

نظرات 3 + ارسال نظر
شهرزاد پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 12:40 ق.ظ

سلام بهاری:
خوبی عزیرممممممم؟؟
وای خدا چه نی نی های خوشگلییییییی!!!!
اپمممممممممممممم
بدو بیا بدو بدو.....
اومدیااااااااااااا
قربونت
بوسسسسسسسس

سلام شهرزادی.
من خوبم. تو هم خوبی؟
خیلی خوشگلن. من انقدر دوسشون دارم.
چه عجب خانم!!!!!!!! دستت به کیبورد رفت.
الان میام.
قربون خودت :-)

محمد پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 04:38 ق.ظ http://delle.blogsky.com/

بهار جان سلام
با تشکری خاص شروع می کنم آخه...
حافظ البته .
فکر کنم تو هر خونه ای یه فال حافظ پیدا بشه
عجب عروس کوچولو های بودن به نظر میرسه شیطونم باشن درسته؟
باز م تشکر بازم به ما سر بزنی خوشحال میشم
دیگه بسه
بای

سلام. خوبی؟
فالش و نمی دونم اما دیوانش حتما هست.
دلبندم عروس نه عروسک. ولی می بینی عین آدم می مونه!!!!!!
منم ممنونم.
بای.

کاوه - روزمرگی پنج‌شنبه 19 مهر 1386 ساعت 11:34 ق.ظ http://rroozzmmaarreeggii.blogfa.com

سلام بهار عزیز .

فقط میتونم بگم سر کارالیه نسبت به این حقیر لطف بی اندازه دارید .

مثل اینکه من یه پست عقب بودم چون پست قبلیت و نخونده بودم.

جالب بود .منم یه جورایی مشکل تمپرچر دارم.توی گرمای بندر عباس وقتی توی ماشینم سوار میشدم که دو ساعت تو افتاب تابستون تفدیده بود حتی شیشه ها رو هم پایین نمی اوردم چه برسه به این که کولر بزنم ولی همکارم معمولآ از ۵ دقیقه قبل میرفت درای ماشین و باز میکرد کولر ماشینم میزد و بعد سوار میشد چون خداییش نمیشد گرماش و تحمل کرد حالا من ابنرمالم قرار نیست که همه ابنرمال باشن.

خاله ء منم تی شرت های خیلی زیبایی داره . منم هر وقت میرم خونه اش لباس با خودم نمی برم که از تی شرت های اون استفاده کنم . بعدشم پیرهنم و میکنم روش و میام خونه .

فک کنم الان بتونم حد اقل یه مغازه تاناکورا برای تی شرت های خاله ام بزنم.

به نظر تو جواب میده ؟؟

زمستون هم سلام برسون .

یا حق

سلام. خوب هستین؟
کامنتاتونم مثل پستاتون خنده دارن.
بستگی داره به این که چقدر میرید خونه خالتون. اگه زیاد می رید آره جواب می ده.
من اگه جای خاله شما بودم دوتا پیراهن می ذاشتم واسه شما کنار و وقتی هم می خواستید برید می گفتم بذار بمونه دفعه بعد که میایی یه چیزی داشته باشی. تازه پیرهن رو پیرهنم که نمی تونید بپوشید. اینجوری هم تیشرتا واسه خودم می موند. هم انتقام اون دوستای بینواتون و که بی شام ردشون کردید از شما می گرفتم. (خنده بدجنسی)(یه چشمم هم برق می زنه)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد