ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.
ناشناس همدل

ناشناس همدل

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش در کمال آنچه هستی باشی.

عفو می شویم

اول از دوستای گلم که برای مطلب (فقط یه درددل) نظر داده بودن عذرخواهی می کنم و بعد اعلام می کنم که خداروشکر اون کسی که باید مطلب و می خوند خوند و بنده را عفو نمود. اکنون بسیار خرسندیم و همچنان به کارمان ادامه می دهیم. در ضمن آن پست را هم حذف کردم. ببخشید. باید بگم الان دیگه ناراحت نیستم چون واقعا مطلب خاصی هم نمی نویسم و آنچه را هم که در دلم قلمبه می شود و باید بگویم انشالله خواهم گفت البته اگر پیش بیاید.

 

حالا کمی غر می زنیم:

 

این اتوبوسهای خ انقلاب را دیده اید؟ ما باید سر ویلا پیاده شیم اما ایستگاهها رو عوض کردن حالا شونصد متر این طرفتر پیادمون می کنن. البته بماند که یک شبه اون وسط میله کشیدن و الان ملت باید برن وسط خیابون سوار اتوبوسها بشن اونا هم انقدر میان به این میله می چسبن که ما نمی دونیم چطوری رد شیم. نمی دونم کدوم یکی از اون باهوشا گفته  یه چیزهای عجیبی هم بچسبونن رو زمین تا مثلا اتوبوسها اینوری نیان اما یکسره مردم پاشون می ره روی اونا و سر می خورن. دیگه بعضی وقتا حالم از همه چی به هم می خوره. از این به اصطلاح اندشمندایی که دارن به ما ح ک و م ت می کنن. از این قانونای مسخره که شب به شب عوض می شه. از این گرونی از این کثیفی. هیچ کس که سر جای خودش نیست الحمدلله. اونایی هم که رفتن مسئول یه کار شدن  از بس مسئولیت پذیرن و کار می کنن شرم کشمون کردن. همش شعار همش شعار. دلم می خواد دهنشون و گل بگیرم. (گل و بلبل نخونیدا. گل و خاک بخونید) از قدیم گفتن ح ک و م ت با کفر می مونه و با ظلم نه. عیبی نداره تاریخ به ما ثابت کرده که همیشه یه حکومتی میاد و یه موسس داره. یکی اون و به اوج می رسونه و بعد خودشون با دست خودشون براندازی و کله پا شدنشون و دست و پا می کنن. حالا ببینم اینا چیکار می کنن. 

آخه دروغ از این بالاتر!!!! دیروز تو اخبار رفتن با زندونی های ا و ی ن صحبت کردن بعد می گن اونا هیچ مشکلی ندارن جز اینکه زندونی هستن. بعد یکی از اون زندونی ها تو مصاحبش می گه فقط استخر نداریم شنا کنیم!!!!!! ای خدا دلم می خواد همشون و له کنم. بابا به خدا ماها دور از جون یه مشت گوسفند و خر نیستیم تا هرچی می ذارن جلومون بخوریم و هر چی می گن انجام بدیم و صدامونم درنیاد. نمی دونید چقدر برای ظهور امام زمان دعا می کنم. حالم از این آدما به هم می خوره. از این همه تحقیر شدن دارم دیوونه می شم. ملت خودمون گشنه موندن تو عراق بیمارستان می سازن و غذا توضیع می کنن. این انصافه. مگه بیت المال حق من و تو نیست؟ من یکی که از حقم نمی گذرم.

فکر کنم بسه دیگه غر زدن. آخه یکی دوتا که نیست.  

نظرات 7 + ارسال نظر
نیلوفر چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 09:44 ق.ظ

وایییییییییییییییییییییییییییییی
سرم رفت
غرغرووووووووووووووووو :)))))))))))))))))))

غرغرو خودتی کوچولوی گامبوی بامزه.

نیلوفر چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 09:45 ق.ظ

همینه دیگه عزیزم...می خوای بخوای نمی خوای بازم بخواه...باید ساخت!!!

زرین چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 03:17 ب.ظ http://delhayebarani.blogfa.com

سلام
راست می گی ! گاهی وقتا انقدر آدم کلافه می شه که همه چیز به چشمش کج و کوله می آد.
غصه اشو نخور عزیز دلم.خودت پیش بینی کردی که آخرش چی میشه!!!
بابت اون موضوعی که واسه سفر برات تعریف کرده بودم باید بگم: نه بابا!!! من اصلا بهش فکر نکردم! می دونی اصلا از برخورد اون آدم خندم گرفت آخه منم پشت هم غر زده بودم...
من خیلی حساس هستم اما نه اونجور که همه چیز و زهرمار خودمو سایرین کنم!
من حقوق می خوونم.....قراره اقدام کنم واسه طلاق یه خانم
این دومین مورده قبلا فقط راهنمایی کردم ولی این بار شاید برم دنبالش از خدا بخواه عادلانه پیش برم وکمکم کنه و به اون زن بی پناه هم...خیلی سخته ! ما باید سخت ترین و بدترین کارهای دنیا رو به شکلی انجام بدیم که انگار بی احساس ترین آدم دنیاییم...

چقدر متاسفم از این که راجع به طلاق و بدبختی و پایمال شدن حق زنها می شنوم. از ته دل دعا می کنم که موفق بشی. فردا ماه رمضانه. خودت هم دعا کن.

شهرزاد چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 04:16 ب.ظ

سلام:
بابا غر!!!!!!!!!
منو ندیدی چقده بد غر میزنم تو که خوبی!!!!
ای بابا ای بابا همینه دیگه چی کاری از دست ما بر میاد حق این مردم که هر بلایی سرشون میاره این دولت باز هیچی نمیگن دور از جون مثل گاو میمونن!!!
حقشونه!!
شما خودتو اذیت نکن!!
بی خیال!!!
قربونت
بوس

منم سعی می کنم خودم و کنترل کنم. البته خیلی غرغرو نیستم ولی وقتی هم شروع می کنم از عالم و آدم می نالم.

کاوه - روزمرگی چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 06:47 ب.ظ http://www.rroozzmmaarreeggii.blogfa.com

سلام دوست عزیزم

پست های قبلیت و که تو سفر خونده بودم اونم چی ؟؟ یا اینترنت ساعتی ۵ دلار . خدایییش حال میکردم با نوشته هات .

در مورد این پستت باید بگم که این گرگ سالهاست که با گله آشناست .ضمنن ؛زیاد هم غر نزن؛ ما شاسیتگی تکرا میکنم شایستگی هیچ حکومتی بهتر ازین جماعت رو نداریم .
بیخود هم داد و غال راه نندازین که اینطور نیست . حساب دو دو تا ست . راه اثباتش خیلی ساده است . بگذریم .

خشمناکان بی خروش و بی فغان
بامدادن بی فغان و بی خروش
باز ما ماندیم و شهری بی تپش
وانچه کفتار است و گرگ و روبه است
گاه میگویم فغانی بر کشم
باز میبینم صدایم کوته است .

به روزم و منتظر نظرت . یا حق

پاورقی : راستی این جناب زمستون کیه ؟؟ من چون نمیشناسمش و جنسیتش برام نامشخصه در حین خوندم مطالبت هی گیج میزنم .

دوباره یا حق

آره خیلیها می گن که حق ما بیشتر از این آدمای صدر کشورمون نیست.
ولی لااقل بذار غر بزنم.
چقدر اونجا اینترنت گرونه یا اینکه به پول ما گرون می افته.
زمستون شوهرمه. من و زمستون اولین سالگرد ازدواجمون و همین جمعه ای که گذشت گرفتیم.

حمید پنج‌شنبه 22 شهریور 1386 ساعت 11:47 ق.ظ

سلام
تو مملکت گل و بلبل ما فقط اینش بده که جواب نیکی رو با بدی
میدن والا حق مردم این نیست
بهار خانم خوشهالم که سوءتفاهم بین شما ودوستتان برطرف شد و رفاقت همچنان باقیست
راستی ایمیل تبریک رسید ضمنا ادرس اپلود عکسهای چیه؟

سلام دوست خوبم. متاسفانه الان یه خورده سرم شلوغه. شنبه جوابتون و کامل می دم

چقدر دلم برای لحظه های ناب و خالصش تنگه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد